اهل دل!

به کتابخونه ی من خوش اومدید

اهل دل!

به کتابخونه ی من خوش اومدید

اینجا کتابخونه ی منه. نه. دفترچه خاطراتمه. دفترچه خاطرات من و کتابام. کتابایی که قبلاخوندم، کتابایی که خیلی قبلا خوندم، کتابایی که تازه خوندم، کتابایی که الان میخونم، کتابایی که بعدا میخونم انشالله و...
اینجا قرار بود محدود باشه به همون دفترچه ای که نوشتن رو از همونجا شروع کردم و قرار داشتم خاطرات خودم و کتابامو فقط تو همون دفتر بنویسم. ولی دیدم چرا تنهایی استفاده شو ببرم؟ بذار بذارم یه جایی که همه بخونن.
و اینم بگم که اینجا پذیرای نوشته های شما و خاطراتی که با کتاباتون دارید هم هست. هر کسی کتابی خوند که دوست داشت به دیگران معرفیش کنه و اونا رو هم در احساسش نسبت به مطالعه اون کتاب شریک کنه، در این دفترچه خاطراتِ کتابها به روش بازه. خوش اومدید...

آنا هنوز هم میخندد

شنبه, ۲۶ مرداد ۱۳۹۲، ۰۱:۰۵ ق.ظ

_هاشم...شما هسی؟

برگشت، گفت:امریه؟

نوجوان هول گفت: بی ...بی سیم چی ام

هاشم خنده ای زد و گفت:خب منم باسیم چی ام.

صورت نوجوان که سرخ شد، ادامه داد: شوخی کردم. بی سیم چی کجا بودی؟

_گردان بودم.

_ با کی کار کردی؟

بی سیم چی انگشتان دست را یکی یکی تا زد کف دست حنا بسته اش: اسلام نسب، اعتمادی، عباسی، زارع، کدخدایی...بگم بازم؟

_خدا بیامرزتشون... یکی رو بگو زنده باشه!

نوجوان دندان روی لب پایین گذاشت و گفت:والا حالا که فکرش میکنم میبینم بی سیم چی هر کی بودم شهید شده!

_پس سر همه رو خوردی؟ برو خدا روزیت رو جای دیگه ای بده...

_ترسیدی فرمانده؟

_ترس؟! شاید!

_نیگا به قد ریزم نکن.تجربه دارم.

_با این اسمایی که ردیف کردی معلومه!

_پس قبول کردی؟

_حالا چرامی خوای بی سیم چی من بشی؟

_شنیدم شما خیلی با حالید!

_میخوای سر منو هم بخوری؟...حرفی نیس! ولی یه چیزو میدونی؟

-چی رو؟

_بیا جلوتر!... میدونی هر کی تا حالا شده بی سیم چی من، شهید شده؟

_بله میدونم.

_میدونی؟!

_بله!شما تا الان 9 تا بی سیم چی داشتید که همه شون شهید شدن.

_نه بابا! خیلی خوبه.

_منم بگم؟

_چی رو؟

_فرمانده! فکرش میکنم میبینم منم تا حالا 9تا فرمانده داشتم که شهید شدن!

_خوبه.پس میخوای با من بجنگی؟

_جنگ؟!...با شما؟!

_اسمت چیه؟

_یدالله

_پس یدالله بچرخ تا بچرخم....

موافقین ۱ مخالفین ۰ ۹۲/۰۵/۲۶
ریحان...

نظرات  (۱)

سلام ریحان عزیز 
ان شالله در اولین فرصت ی پست برات میفرستم 
انا رو هم خ وقته ک میخام بخونم ولی هنوز قسمت نشده..
مثل خ کتابای دیگه...
خدا قوت ..اجر شهادت نصیبت 
پاسخ:

سلام خواهر عزیزم

انشالله منتظرم.

اونم انشالله وقت میکنی بخونی، وقتی رفتی سر خونه و زندگیت به سلامتی :)

شفاعت مادر نصیبت

یا علی

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی